9 می 2019 / ساعت: 10:17
به گزارش روابط عمومی موسسه فتوح اندیشه، در ادامه سلسله نشستهای فقه دولت، همایش «فقه الاجتماع» با حضور حجتالاسلام و المسلمین احمد مبلغی، در شعبه اصفهان موسسه فتوح اندیشه برگزار گردید. آنچه در ادامه میآید، فشردهای از مباحث مطرح شده توسط میهمان این نشست است.
تعریف الفقه المضاف
«الفقه المضاف» هو الفقه الذی یتناول مسائل موضوع خاص یحتوی على عده مسائل، یجب أن یدرَس هذا الموضوع ومسائله من منظور الفقه بشکل اختصاصی وتخصصی (لا بشکل عام ولا ضمن الفقه العام) و هذا الموضوع إما أنه عنصر منهجی ذو أبعاد علمیه یجب استغلاله فی عملیه الاستنباط، أو أنه موضوع عام یشمل موضوعات متعدده یجب أن تستنبط أحکامها من الشریعه.
اهمیت و جایگاه فقه مضاف
۱٫ اهمیت دانشی: فقه مضاف راهی برای خروج از نگاه عمومی به فقه است.
۲٫ اهمیت کارکردی: فقه مضاف به مثابه تلاشی بزرگ و مهم، برای کشاندن فقه به ساحتهای مهم زندگانی انسان معاصر و پاسخگویی به نیازهای متنوع اوست.
حساسیتها و پیچیدگیهای نهفته در تأسیس فقه مضاف
۱٫ ضرورت اجتناب از تأسیس فقه مضاف با سرعت غیر معقول، و به صورت غیر مسبوق به طرح علمی و بیتوجه به مبانی دقیق و روش فقهی علمی مناسب.
۲٫ نتیجه این شتابزدگی، توقف یا اختلال جدی در فرایند تاسیس فقه مضاف است.
۳٫ در صورت شتابزدگی، مجبور میشویم در آینده، پس از تحمل هزینههای اضافی، پروژههای فکری برای رهایی از مشکلات این شتابزدگی ارائه کنیم.
وضع کنونی فقه مضاف
فقه مضاف الان در مرحله گذراندن تجربه تکوین وتأسیس است؛ به همین جهت ابعاد، چارچوب و روش آن، بلکه حتی تعریف آن، به صورت دقیق مورد توجه قرار نگرفته است.
اقسام فقه مضاف
۱٫ فقه روشی.
۲٫ فقه تخصصی.
تعریف الفقه المنهجی
الفقه المنهجی هو فرع علمی یحتوی على سلسله من الدراسات التی تُرکّز على البحث عن «عنصر منهجیٍّ ما یتمتّع بالأهمیه والشمولیه» من حیث: ١. صلاحیته واعتباره کعنصر فی المنهج، ٢. مکانه ودَوره فی منهجیه الاستنباط، ٣. علاقته بالعناصر الأخرى فی منهجیه الاستنباط، ۴. کیفیه تطبیق هذا العنصر خلال المنهجیه، ۵. طاقاته فی حلّ المشکلات المعقّده الیوم، و ما إلى ذلک من أبعاد و زوایا علمیه أخرى تتعلّق بهذا العنصر.
چند مثال برای فقه روشی:
۱٫ فقه مناطات.
۲٫ فقه ارتکازات.
۳٫ فقه مقاصد.
تعریف فقه اجتماعی
من أنواع الفقه التخصصی و هو عنوان عام یتضمن العدید من أقسام الفقه التخصصی المرتبطه بالشؤون الحیاه الاجتماعیه المختلفه، مثل: الاقتصاد والسکان والتربیه و ما الى ذلک. هو واحد من الفئات الفرعیه للفقه الاجتماعی یتناول أحکام العلاقات ذات الماهیه البنیویه الاجتماعیه، بینما تتناول أقسام الفقه الاجتماعی الأخر، الأحکام المتعلقه بالعلاقات الاجتماعیه فوق البنیویه من الاقتصاد والسکان والتربیه و…
و ببیان آخر، یرکز بشکل خاص على استنتاج أحکام السلوکیات تتشکل حول:
۱٫ السنن الاجتماعیه.
۲٫ النشاطیه الاجتماعیه.
۳٫ المکانه الاجتماعیه.
وما الى ذلک.
جایگاه فقه الاجتماع
فقه الاجتماع، به مثابه فقه مادر برای همه فقههای اجتماعی است. فقه مادر، یعنی نقش قوام بخش، معنابخش و انسجامدهنده نسبت به دیگر فقههای اجتماعی دارد.
تمایز بین فقه الاجتماع فقه اجتماعی
فقه اجتماعی یا فقههای اجتماعی، عنوانی عام است که شامل بسیاری از فقههای تخصصی مرتبط با شئون مختلف حیات اجتماعی، مانند فقه الاقتصاد، فقه السیاسه و فقه التربیه میشود و فقه الاجتماع خود یکی از زیر مجموعههای فقه اجتماعی است.
تعریف فقه الاجتماع
فقه الاجتماع به طور خاص به جامعه، هنجارهای جامعه و رفتارهای اجتماعی، از حیث اجتماعی بودن، میپردازد؛ لذا در تعریفی اولیه، فقه الاجتماع عبارت است از: پرداختن فقهی به افعال اجتماعی از حیث اجتماعی بودن.
تمایز میان فقه الاجتماع و علم الاجتماع
فعالیت و تلاش در علم الاجتماع برای کشف افعال اجتماعی از حیث اجتماعی بودن است و گاهی نیز به مرز توصیه میرسد ولی فقه، یک دانش استنباطی و توصیهای است و به کشف واقعیت امور نمیپردازد. در فقه الاجتماع، موضوعات مأخوذ در علم الاجتماع به کار گرفته میشوند، تا احکامشان کشف شود ولی کشف و توصیف واقعیت اجتماعی، وظیفه «علم الاجتماع» است. فقه الاجتماع، از آن جهت که موضوعات خود را از علم الاجتماع خواهد گرفت، به آن نیازمند است. همچنین فقیه برای ارائه احکام در قبال موضوعات اجتماعی، باید موضوع آنها را به صورت تخصصی بشناسد؛ این بخشی از موضوعشناسی است که فقیه آن را از متخصص مربوطه میگیرد.
اهمیت تأسیس فقه الاجتماع
فقه الاجتماع به رفتارهای اجتماعیِ مطرح در فضای جامعهشناسی و جامعهسازی میپردازد، مانند رفتارهای هنجارسازی که به استقرار یک فرهنگ یا تغییر در فرهنگ مستقر میانجامند. فقه رایج اصلاً به این موارد نمیپردازد و اگر فقههای جدید نیز بدین امور میپردازند، توجهشان از زاویه اقتصادی و سیاسی است، نه از زاویه مناسبتها و خط و ربطهای اجتماعی که در نظام کنش و واکنش است. لذا توجه فقه الاجتماع به امور اجتماعی، کاملاً جدید است. چنان که اگر جامعهشناسی نباشد، دیگر علوم اجتماعی بیمادر هستند؛ اگر فقه الاجتماع نیز نباشد، دیگر فقههای تخصصی نیز بیمادر هستند و از حیث فکری درنوعی هرج و مرج و اختلال به سر میبرند. در واقع، آنچه میتواند این فقهها را مانند نخ تسبیح در کنار هم گرد آورد و دقت ورود فقه در مسائل اجتماعی، هنجارهای جامعه و تأثیرگذاری فتوای فقیه را بر جامعه ضمانت کند، فقه الاجتماع است. بنابراین تا فقه الاجتماع درست نشود و استقرار نیابد، موقعیت و کارآمدی دیگر فقههای تخصصی نیز تضمین نمیشود.
شیوه کار فقیه در فقه الاجتماع
فقیه فقه الاجتماع در یک مرحله تمهیدی و متقدم، قبل از اینکه به سراغ موضوعشناسی و حکمشناسی و استنطاق النص برود، باید نظریه کلامی خود را آماده کند و سپس سراغ استنطاق النص برود. فقیه باید به صورت تخصصی، به جامعهشناسی ورود داشته باشد، نه اینکه فقط با آن آشنایی اجمالی داشته باشد و مطالعات جامعهشناسانهی او سطحی و مروری صورت گرفته باشد. موضوعشناسی در فقه الاجتماع بسیار پیچیدهتر از موضوعشناسی در دیگر فقههای مضاف است، زیرا دیگر فقههای مضاف، مشترکات زیادی دارند و مباحث تخصصی آنها کم است و لذا موضوعشناسی، اندکی ساده است. ولی در جامعهشناسی که علم مادر است، نگاهها، مکاتب و نظریهها بسیار تخصصی، گسترده و مختلف است.
عناصر اصلی فرآیند شکلگیری فقه الاجتماع
فقه الاجتماع بر سه مرحله متوقف است که عبارتند از: ۱٫ موضوعشناسی ۲٫ نظریهپردازی (کلامی، فقهی) ۳٫ استنباط احکام فقه الاجتماع که برای هر یک از این مراحل منهج و اصولی وجود دارد.
دیدگاهی ثبت نشده است.
نظر کاربران