14 ژوئن 2020 / ساعت: 09:40
در ابتدا حجت الاسلام الیاس عارفی دبیر علمی گروه فقه تربیتی مؤسسه فتوح اندیشه ضمن خوشامدگویی به میهمانان و پژوهشگران حاضر در جلسه، بر لزوم توجه به رشد و تربیت گروه سنی کودکان و نوجوانان، مقدمه ارائه استاد معظم را فراهم نمودند.
در ادامه حجت الاسلام و المسلمین مجتبی صانعی کرمانی با اشاره به گستره تکالیف فقهی در همه ساحتهای فردی و اجتماعی، گفتند: « فقه ربوبی سه ساحت دارد: فقه العقیده، فقه الطریقه و فقه الشریعه.در فقه العقیده گرچه کودک و نوجوان قبل از سن بلوغ به منبع عقل متصل نمیشوند، اما اگر متصل شدند به هر تقدیر، مبادی احکام عقلی در فقه العقیده متوجه آنهاست و تخصیص ناپذیر نیز است. یعنی برخلاف فقه الشریعه هرچند الزام تکلیفی نیست، اما اگر عمل کند صحیح است. لذا ابتدائاً نمونه هایی از تکالیف عقلی که بر مبنای فقه العقیده متوجه کودکان و نوجوانانی که به منبع عقل متصل شدند، بیان میکنیم:
۱- دفع ضرر: عقل کودکان و نوجوانان آن را درک میکند که اگر احتمال ضرر قابل توجهی میدهد آن را دفع میکند. در اینصورت آیا وظیفهای متوجه فرزند است یا خیر؟ اگر عقرب آمد و پای پدر را نیش زد و پدر را تا حد مرگ کشاند، آیا میتواند بگوید چون بالغ نبودم تکلیفی نداشتم؟ به او میگوییم مگر عقل نداشتی؟ بنابراین منبع عقل را نمیتوان تخصیص زد با این استدلال که روایات مقید به قید ۱۵ سالگی هستند. آنچه مبتنی بر بلوغ است فقه الشریعه است، اما در فقه العقیده چنین تخصیصی نیست. بنابراین در حوزه فقه العقیده، قید بلوغ، ملاک نیست.
۲- جلب منفعت لازم الجذب برای خود و خانوادهاش: مثلا میداند روزه گرفتن برای پدر و مادرش منفعت دارد و هنگام سحر بیدار است، عقلش به او امر میکند که آنها را بیدار کند.
۳- جلب منفعت برتر و برترین منفعت که تحصیل رضایت خود خداوند است: اگر نوجوانی به این سطح از فهم و درک رسید، باید وارد حوزه انتخاب برتر که رضوان الله است وارد شود.
بنابراین اگر از لحاظ عقلی به درجاتی رسید که موارد فوق را درک کند، قبل از سن بلوغ این احکام عقلی بر او واجب است و این احکام تخصیص ناپذیر نیست. برخلاف فقه الشریعه که یک معدلگیری کلی از همه انسانها میکند و ملاکهایی را برای تکلیف در نظر میگیرد و فضای آن تخصیصپذیر است. اوامری هم در قرآن داریم خطاب به حضرت عیسی در سن کودکی.»
مدیر گروه فقه تربیتی مؤسسه فتوح اندیشه در ادامه، فهرستی از احکام را بیان نمودند که متوجه دیگران است (در ساختار خانواده، دوستان، تجار در بازار، معلمین در ساختار آموزش، ائمه جمعه، عدول مومنین، مسجد، هیئت، مراجع تقلید در ساختار اجتهاد) و در ذیل بهطور خلاصه بیان شده است:
۱- قبل از ازدواج جستجو در جهت پیدا کردن مادر مناسب، برای تربیت کودک. ۲- طلب غذا و رزق حلال. حتی قبل از تولد فرزند تا نطفه به این علت که فرزند از مال حرام شکل نگیرد.۳- تقویت اراده کودک مثلا با انجام روزههای کله گنجشکی. در روایات داریم که روزه کودک آن است که تا ظهر نخورد، سپس ظهر بخورد و پس از آن تا اذان مغرب نخورد. این باعث تقویت اراده او میشود.۴- تمرین دادن فرزند نسبت به سکوت و سخن به هنگام.۵- تأدیب و تعلیم تدریجاً. کودک به مرحله ای از حکمتهای عملی برسد. ۶- معرفت: بچه را در همان کودکی و نوجوانی در مسیر عرفان قرار دهد. اینکه نظام خلقت بیهوده نیست. آرام آرام به کودک نظم عالم و براهین حرکت و آثار تدبیر و حضور پروردگار را تفهیم کنیم. ۷- بالقوه با کمک ساختارهای هفتگانه یک نوجوان غرق جذبه ربوبی میشود.
ایشان با بیان اینکه اگر با برش زمانی مقطع ۷ سال تا ۱۴ سال را نوجوانی و ۱۴ تا ۲۱ را جوانی بدانیم نحوه رفتار با کودک را چنین بیان نمودند: «با کودک در ۷ سال اول زندگی به گونهای رفتار شود که با اعتماد به نفس، دوران نفس مستعده خود را طی کند و به مرحله لازم نقشهخوانی و نقشهدانی جهان پی ببرد. از راه محبت به طور کامل او را آماده کنند تا در دوران نوجوانی، دائم نسبت به پدر و مادر و متربیان چشم بگوید؛ حتی در برابر سختگیریهای والدین و مربی. اگر ۷ سال اول پدر و مادر چشم بگویند، فرزند هم در ۷ سال دوم چشم میگوید، ولو اینکه سخت و سنگین باشد. رابطه والدین با مربیان تا ۱۴ سالگی باید زیاد باشد، تا به یک سبک مشترک در تربیت برسند تا در تربیت بین خانواده و مدرسه، کودک دو شخصیتی بار نیاید.»
سپس استاد صانعی کرمانی سؤالات حاضرین در وبینار را پاسخ دادند:
سؤال: مراد از شناختی، رفتار شناختی است یا روانشناختی و چه تناسبی میان رفتار شناختی و روانشناختی است؟
پاسخ: در ادبیات حوزوی، فقه الشریعه ساختارهای رفتاری را تنظیم میکند. این ۷ مرحلهای که مطرح کردم، ناظر به فقه الشریعه نیز میتواند باشد. چه آنکه فقه الطریقه و فقه العقیده را نیز تا حدی در بر میگیرد. بنابراین برخی مراتب، مربوط به فقه الشریعه و برخی مربوط به فقه الاخلاق است.
سؤال: بحثهایی که مطرح کردید، مربوط به خانواده بود. در سطح کلان و جامعه و تمدن اسلامی این بحث تربیت را چگونه انجام داد؟
پاسخ: همانگونه که بیان شد ما هفت ساختار اجتماعی داریم. تمام ساختارها درباره کودکان و نوجوانان وظیفه خاص دارند. اولین وظیفه کلان آن است که دولتی روی کار بیاورند که در این مسائل توجیه شده باشد و ساختارهای آموزش و پرورش و حوزه و مسجد را در این راستا قرار دهد.
سؤال: آیا تربیت جنسی فقط به معنای مخفی کردن روابط پدر و مادر است؟
والدین باید تلاش کنند که منشأ انحراف جنسی فرزندان نشوند. اگر پدر و مادر ارتباطاتشان خیلی دقیق باشد و لو نرود، تا فرزند تا مدتها متوجه این معناها نمیشود و اگر متوجه شد آنوقت راهکارهایی وجود دارد.
سؤال: آیا در اسلام نسبت به آگاه کردن کودکان نسبت به خطرات جنسی حرفی وجود دارد؟
آگاهی به طور قهری اتفاق میافتد و فرزندان خودشان کم کم به آن آگاهی میرسند. آنچه لازم است آن است که بچه نباید زود به بلوغ جنسی برسند. در یک مقطعی لازم است گفته شود و آنهم باید به شیوه صحیح باشد.
سؤال: آیا والدین در رابطه با نحوه آموزش کودکان در حد بلوغ نسبت به احکام جنسی وظیفه ای دارند؟
اگر احساس کنند که کودکان از کانالهای دیگری به نحو غلط متوجه میشوند، در اینجا باید وارد شوند و به آنها بگویند و عذابهای الهی را در انحراف در این مسائل نیز بیان کنند. راه حلال و راه حرام آن را تبیین کنند.
سؤال: تکالیف فقهی تنها شامل واجبات و محرمات میشود یا شامل مستحبات و مکروهات هم میشود، چون با تقید به مستحبات و مکروهات فشار روحی بسیاری به کودکان وارد میشود؟
پاسخ: تکالیف فقه الشریعه ناظر به کودکان نیست چون شرط آن بلوغ است. اما تکالیف عقیدتی و اخلاقی وجود دارد و اگر کودک شرایط لازم برای آن را کسب کرد واجب است بر طبق آن حرکت کند. اشکالی ندارد اگر کودکی در مسائل عبادی و فقهی عطش داشته باشد، جلوی او را بازگذاشت.
سؤال: در بحث تربیت جنسی آیا لازم است مادر و پدر به فرزند خود اخطار دهند که در مدرسه یا فضای عمومی اگر رفتید مراقب باشید، در روایات در مورد آگاه سازی آنها چیزی آمده است؟
در روایات داریم که از شش سالگی دختر را روی زانو ننشانید. پس از آنکه ۷ سال به بچه محبت کردید، مطالب خاص را فرزند به والدین میگوید و در آن زمان والدین برای او شفاف سازی میکنند و چون به سن بلوغ و شهوت نرسیده، خطر انحراف نسبت به طغیان فرزند وجود ندارد.
سؤال: این که حضرت زهرا فرزندان را برای شبهای قدر بیدار نگه میداشتند آیا میشود حکم فقهی استحباب اینکار را برای همه پدر و مادرها برداشت کرد؟
اگر این شوق در آنها وجود دارد، هیچ مانعی ندارد. راه کمال برای کودک باز است. اگر دلزدگی و فشار روحی ایجاد نمیشود نباید مانع شویم.
سؤال: آیا این وظایفی که برای ساختارهای ۷ گانه خصوصاً والدین نسبت به تربیت کودک مطرح میشود، وجوب شرعی دارد؟
وجوب شرعی قابل استفاده است. آیت الله اعرافی حدود ۴۰ دلیل میآورد و وجوب فقهالشریعهای بودن آن را اثبات میکند. زیرا بحثهای انحراف در فرزندان به نوعی است که ممکن است جهنمی شود و بر طبق آیه «قوا انفسکم و اهلیکم من النار» ممانعت و جلوگیری از انحراف فرزند نسبت به والدین واجب است.
دیدگاهی ثبت نشده است.
نظر کاربران