13 دسامبر 2020 / ساعت: 16:10
با توجه به نقش محوری «مادر» در خانواده، بهعنوان یکی از نهادهای تمدّنساز و با توجه به مؤلفههای مطرح شده در بیانیه گام دوم انقلاب؛ بر آن شدیم تا نقش تربیتی «مادر» بهمثابه عاملی مهم در تمدنسازی را در رویکرد اسلام تمدنی بررسی کنیم. هدف از پژوهش حاضر، عنایت بیشازپیش بر نقش تربیتی «مادر» در تحقق تمدن نوین اسلامی است؛ مضافاً بر اینکه در بیانیه گام دوم انقلاب بر تحقق تمدن نوین اسلامی بهعنوان آرمان انقلاب اسلامی تأکید شده است. ضرورت بحث حاضر ازاینجهت است که انحراف مادران از مسیر صحیح تربیت بهعنوان محور اصلی خانواده منجر به تمدنسوزی بهجای تمدنسازی خواهد شد. مسأله اصلی در پژوهش حاضر این است که نقش تربیتی «مادر» در نهاد خانواده بهعنوان یکی از نهادهای تمدنسازی در رویکرد اسلام تمدنی چیست؟ نگارنده معتقد است که نقش تربیتی «مادر» در قالب کارکردهای هفتگانه مادرانه تحت عنوان ظرفیتهای تمدنسازی مادر شامل ظرفیت باروری، حمایت عاطفی، حمایت تحصیلی ـ علمی، تربیت عقلانی، دینی، اجتماعی و تربیت بهداشتی است. در تبیین و تحلیل کارکردهای مادرانه به آموزههای دینی ـ بهویژه روایات ـ استناد خواهد شد.
تمدن، حاصل تعالی فرهنگی و پذیرش نظم اجتماعی است. تمدن خروج از بادیهنشینی و عمران یافتن است. عواملی در کنار هم میتوانند شکلدهنده اصلی تمدن باشند که در فرآیند تمدنسازی باید به آن توجه شود. ارکان تمدنسازی عبارت است از: امنیت وآرامش، غرور و همبستگی ملی، اصل همکاری و تعاون، عامل اخلاق، اصل تحمل و بردباری، حفظ وحدت و یکپارچگی، دین، رفاه نسبی و فشار اقتصادی و اجتماعی.
با مروری بر جامعه تشکل یافته اسلامی مدینهالنبی در صدر اسلام، درمییابیم که جامعه نبوی همه صفات لازم را برای حرکت تمدنی خود داشته است. دین توحیدی همواره ظرفیت فرهنگسازی داشته است و این ظرفیت نیز همواره به تمدنسازی منجر شده است. تمدن عبارت است از نظم اجتماعی که درنتیجه وجود آن خلاقیت فرهنگی امکانپذیر میشود و جریان پیدا میکند که این پدیده، در جهان اسلام شکوفا شد. اوج شکوفایی تمدن اسلامی در قرن سوم تا پنجم هجری است؛ اما در دوره بعد دچار رکود شد.
دوره بعدی، دوران خیزش دوباره جهان اسلام است، اوضاع سیاسی جهان اسلام سامانی گرفت. با انتقال میراث باقیمانده فرهنگ و تمدن اسلامی، امپراتوری عثمانی، سلسله صفوی در ایران و پادشاهی گورکانی در هند سر برآوردند؛ بنابراین سده دهم تا سیزدهم هجری را باید دوران دوباره تحقق تمدن اسلامی نامید. بعدازاین دوره، شاهد هجوم استعمار به جهان اسلام هستیم که درواقع دومین دوره رکود تمدن اسلامی است. پس از رنسانس، کشورهای قدرتمندی در اروپا سر برآوردند و به دنبال مواد خام ارزان و پیدا کردن بازار مصرف برای کالاهای صنعتی خود، هجوم به جهان اسلام را آغاز کردند. این پدیده از سده ۱۵ م آغاز شد ولی نقطه اوج سلطه غرب، سده ۱۹ م بود. یورش دوم فرنگیها را باید جنگ صلیبی دوم نامید که این بار بهجای شمشیر از تفنگ استفاده کردند و از آن بدتر تلاش برای استحاله فرهنگی مسلمانان و دیگر ملل تحت سلطه بود. حمله فکری غرب برای استحاله فرهنگی مسلمانان، موجب پدید آمدن امواج سازندهای شد که از آن به «بیداری اسلامی» یا دعوت برای بازگشت به اسلام یاد میشود.
با توجه به ارائه نظریه تمدن نوین اسلامی در جمهوری اسلامی ایران توسط رهبری و نخبگان؛ باید به خانواده بهعنوان یکی از نهادهای تمدنساز در کنار دیگر نهادها ـ مسجد، مدرسه، دانشگاه، حوزه، رسانه و غیره ـ توجهی جدی لحاظ شود. معتقدیم که مادر، نقش محوری در تکثیر و تربیت نیروی انسانیِ مسلمانِ متمدن دارد. با آموزش و مهارت دادن به مادران آینده میتوان به این هدف نائل آمد. «مادر آگاهانه یا ناآگاهانه، فرهنگ و تمدن، معرفت و ویژگیهای اخلاقیِ یک قوم و جامعه را با جسم، روح، خُلق و رفتارِ خود به نسل بعد منتقل میکند و از این راه همه افراد جامعه تحت تأثیر مادران هستند». (بیانات رهبری ۵/۵/۱۳۸۴)
دین مبین اسلام یکی از حقوق فرزند را تربیت نیکو میداند. «اکرموا اولادکم و احسنوا آدابهم؛ کودکتان را گرامی دارید و آنان را نیکو تربیت کنید». مقام معظم رهبری فرمودند: «گام دوم، انقلاب را به آرمانش که تحقق تمدن نوین اسلامی است نزدیک خواهد کرد». در بیانیه مذکور، جوانان، محور تحقق نظام پیشرفته اسلامی مطرح شدهاند. بدون تردید این جوانان در دامان مادرانی عالمه و دینمدار، مهذب و متخلق به اخلاق نیکو باید تربیت شوند. لذا ضروری است که نقش مادر بهعنوان محور تربیتی خانواده و اجتماع، مورد مداقه و بررسی قرار گیرد.
دیدگاهی ثبت نشده است.
نظر کاربران