23 آگوست 2017 / ساعت: 23:27
حجت الاسلام احمد رهدار، رییس مؤسسه فتوح اندیشه عصر امروز در افتتاحیه سلسله نشستهای دوره آموزشی «فقه مضاف» در مدرسه علمیه امام صادق(ع) زاهدان گفت: مهمترین پروژه ما در سیر تحول علوم انسانی، ارائه طبقهبندی درست و متمایز از غرب است.
وی تصریح کرد: از دیرباز نیز فیلسوفان بدلیل اینکه متوجه شدند نه جهان بیرون و نه علم بشر پاره پاره است سعی کردند که علوم را طبقهبندی کنند.
حجت الاسلام رهدار با بیان اینکه علم کلام در طبقهبندی علوم اسلامی جزو علوم پایه محسوب شده است اظهار داشت: وقتی به تاریخ علم اسلام نگاه کنیم متوجه میشویم که هر زمان علم کلام رشد پیدا کرده فقه هم خروجی های خوبی داشته است؛ امام راحل در دوره ما یک نمونه بارز است که رویکرد کلامی به ولایت فقیه داشت.
وی در تعریف علم پایه عنوان کرد: علم مادر و پایه علمی است که به مبادی بعد از خود تسری پیدا میکند؛ جوهره علم کلام نیز خدا است و وقتی علم کلام پایه باشد خدا به علوم بعد از آن تسری مییابد؛ بنابراین ممکن است فردی موسیقی درس دهد اما خروجی آن خدا باشد؛ عکس آن نیز در غرب ممکن است؛ یعنی شاید فرد قرآن درس بدهد اما خروجی آن سکولاریسم باشد.
رییس مؤسسه فتوح اندیشه با تشریح نسبت فقه و حدیث ابراز داشت: حداقل از سه حیث، فقه به حدیث کمک میکند؛ اول اینکه بخشی از احکام فقهی نص صریح حدیث است، دوم اینکه گاهی احادیث برای فقه قاعده ساز میشوند و سوم اینکه یکی از منابع مهم فقه، حدیث است؛ بنابراین فقیه در صورتی که با حدیث و قواعد آن ناآشنا باشد نمیتواند فقیه باشد.
وی در ادامه به بیان نسبت بین فقه و اخلاق پرداخت و گفت: در خصوص نسبت بین فقه و اخلاق دو دیدگاه وجود دارد؛ دیدگاه اول قائل به تقدم اخلاق بر فقه یعنی وابستگی منطقی و معرفتی فقه به اخلاق است؛ از لوازم این دیدگاه ابطال پذیری دادههای فقهی است یعنی دادههای فقهی تا زمانی اعتبار دارند که بر اساس اخلاق باشند؛ دیدگاه دوم معتقد است که اخلاق را باید از دل فقه بیرون بیاوریم.
حجت الاسلام رهدار افزود: آنچه تاکنون در حوزه علمیه دیده شده، غلبه فقه بر اخلاق است اما ما معتقد هستیم که در تعارض فقه و اخلاق باید از فقه بگذریم؛ ضمن اینکه روح رسالت پیامبر، اخلاق است نه فقه و خروجی علم دینی ما نباید با روح رسالت پیامبرمان متعارض باشد.
وی با اشاره به نسبت فقه و تاریخ بیان کرد: یک فقیه در بخشی از فرآیند استنباطی خود به تاریخ نیاز دارد؛ اگر فقیه تاریخ نداند در ارزیابی خود دچار مشکل میشود؛ گاهی خود احکام فقهی مانند خمس تطوراتی داشتند؛ از این رو تاریخ کاملا مستقل از فقه نیست.
رییس مؤسسه فتوح اندیشه با تأکید بر تفاوت فقه و عرفان خاطرنشان کرد: عرفان علم اباحه گری است که به «دلت پاک باشد» خلاصه شده اما فقه رفتار را دقیق ارزیابی میکند، فقه احتیاطهای سختی دارد که اجازه انقلاب را نمیدهد اما عرفان، شورشی بوده و دوز شجاعت در آن بیشتر است؛ فقیه عارف میتواند از دل فقه، نظریه بیرون بیاورد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود روش فقه شیعه و سنی را تشریح کرد و اذعان داشت: روش غالب در تشیع اجتهادی و در تسنن انسدادی است.
حجت الاسلام رهدار با بیان اینکه در روش اجتهادی باید چند کلیدواژه را محور قرار داد عنوان کرد: درک زمان و مکان، تقلید از مجتهد حی و تضمین حجیت تاریخی مواردی است که باید مورد توجه باشد؛ تاریخ شیعه از طریق اجتهاد به حجیت رسیده است اما برای اهل سنت تنها دوره خلفا حجیت دارد.
وی ادامه داد: هر مصلح اجتماعی اهل سنت، اگر بخواهد پایه فقهی خود را اصل قرار دهد سر از خشونت در میآورد؛ زیرا تاریخ آنان حجیت منقطع دارد و مراجعه حوادث امروز به عصر خلفا سخت است.
رییس مؤسسه فتوح اندیشه با شرح علت خشونت مصلحان اهل سنت اظهار داشت: این خشونت به این علت است که داده کم، نمیتواند کثرت بالا را پاسخ دهد؛ از سه جهت دنیای تسنن استعداد خشونت و دیکتاتوری دارد؛ اول اینکه باید فقیه به سراغ قرن اول برود و این کافی نیست؛ دوم اینکه عقل تنها جزو منابع فقهی شافعی است و در بقیه مذاهب موجود نیست؛ در حالی است که فقه شیعه براساس عقل است؛ سوم اینکه فقه اهل سنت علم توجیهگر خلافت بوده است و از این رو نظامبرانداز و نظامساز نیست.
دیدگاهی ثبت نشده است.
نظر کاربران