14 ژوئن 2020 / ساعت: 09:49
آقای دکتر رهدار موضوع تحلیل کرونا از منظر دینداری را در دو بخش مورد بررسی قرار دادند.
اول: مباحث نظری؛
دوم: تأثیر کرونا بر مسأله دینداری ایرانیان؛
حجتالاسلام دکتر رهدار در این بخش به چهار نکته اشاره کردند:
نکته اول؛ هماهنگی علم ودین
ایشان معتقداند برخلاف تجربه رنسانس که در آن زمان نوعی تضاد میان دین و علم رخ داد و در نهایت دین به نفع علم مصادره گردید، در این مرحله شامل نوعی هماهنگی میان علم و دین هستیم و در اکثر مناطق جهان، کارشناسان دین، نظر کارشناسان علم را پذیرفتند. در این مرحله به نظر میرسد که این هماهنگی در حد اتحاد سیستماتیک میان دین و علم باشد و ممکن است که این منظر به پوستاندازی هر دو نهاد دین و علم برسد.
نکته دوم؛ نقش دین در تابآوری مردم در مقابل کرونا
در همه کشورها، تابآوری فرهنگی، عاطفی و حتی اقتصادی با افزایش باورهای دینی ارتباط مستقیمی دارد. به هر میزانی که دین به صورت گستردهتر مسائل کرونا را پاسخ گوید و با آنها ارتباط گیرد، به همان میزان مجموع مردم نسبت به فشار کرونا، بیشتر میتوانند تابآوری داشته باشند.
آقای رهدار در ادامه افزودند فشارهای کرونا فقط در حوزه سلامت نیست؛ بلکه در حوزه اخلاق، فرهنگ، اقتصاد و سیاست نیز میباشد. دین میتواند نقش مهمی را در این زمینهها ایفا کند. به این صورت که به نحوی گزارههای خود را حداکثری نماید تا اینکه تابآوری مردم را در بخشهای فرهنگ، اخلاق و عاطفی بالا ببرد. اگر دین در اینجا به نحو حداکثری ایفای نقش کند و هم گزاره و هم تحلیل و هم افق ارائه دهد؛ طبعاً نتیجه آن ایجاد روحیه حداکثری خواهد بود که ضریب مقاومت را هم در حوزه سلامت و هم در رفتارهای فردی و اجتماعی بالا خواهد برد.
یکسری پرسشها در آینده دین مطرح شده است. بهعنوان مثال؛ با فرض ادامه پیدا کردن کرونا و یا فراگیر شدن بیماری دیگری همانندکرونا متولیان دینی باید بتوانند به این نوع پرسشها پاسخ دهندکه سرنوشت تبلیغات دینی در وضعیت اپیدمی فراگیری مانند کرونا چه خواهد بود. آیا این تبلیغات به دست رسانهها و فضاهای مجازی سپرده خواهد شد؟ آیا اکنون ما شاهد ظهور دین در عصر جهان مجازی شده، هستیم یا خیر؟ آنچنان که بسیاری از نظریهپردازان دینی میگویند: نقش تأثیرپذیری دین به دلیل ویژگی چهرهبهچهره است و ما نباید این رویکرد را از دست بدهیم و اجازه دهیم که دستفرمان تبلیغ دین از وضعیت مشاهده به وضعیت رسانهای و فضای مجازی تبدیل شود.
آیا مناسک دینی به سبک رسانهای و مجازی مانند آمریکا که انجام شده است، فراگیر خواهد بود یا خیر؟ پرسش دیگر این است که الهیات شفا به چه اندازه میتواند از تعطیل نشدن اماکن مقدس جلوگیری کند؟ آیا الهیات شفا به همین وضعیت سکوت و هماهنگی تا پایان کرونا، باقی خواهد ماند؟ پرسش دیگر این است که کرونا و اپیدمیهای مشابه آن، چه تأثیری بر بازخوانی سنتهای الهی در خصوص چرایی شکلگیری این اپیدمیها دارد؟
اینها نمونههایی از پرسشهایی است که ناظر به ادامه این اپیدمیها است که از نظر دین قابل طرح و پرسش و پاسخ است.
نکته چهارم؛ نقش دین در ارائه افقهای تمدنی نوین
آقای دکتر رهدار در این قسمت از بحث معتقد هستند جهان معاصر از چند قرن پیش به این طرف (از مدرنیته به اینسو) عرصه رقابت در آن، عرصه رقابت دین، علم، قدرت و سیاست است که گاهی اوقات نهاد علم غلبه پیدا میکند و گاهی دیگر نهادها؛ و سؤالی که در اینجا مطرح است این است که آیا وضعیت کرونا میتواند یک فرصت بزرگ را در اختیار دین قرار دهد که دین صحنه را در دو گام به نفع خود ادامه دهد؟
دکتر رهدار اینگونه پاسخ دادند:
اول: اینکه دین، دو رقیب علم و سیاست را کنار بزند و به مردم بقبولاند که این دو رقیب در مقابل این اپیدمی و اپیدمیهای آینده ناکارآمد خواهند بود.
دوم: حال اگر مردم قبول کردند که دین بهتر میتواند پاسخ دهد، پرسش بعدی این است که کدام دین بهتر میتواند پاسخگو باشد و پاسخ بهتری ارائه میدهد؟ در فضای رقابتهای پیشاکرونایی که رقابت میان دین، علم و قدرت بود، دین در آن رقابت، دو کار را انجام داد؛ اولاً: برای اینکه در سلامت بماند، رویکرد سکولار را بر روی کار آورد یعنی دین تقلیل شدن دایره وجودی خود را پذیرفته و عمده عرصه دنیایی را به دو نهاد علم و قدرت داده و خود به نحو انحصاری ساحت آخرت را در اختیار خود گرفته است.
ثانیاً؛ اتحاد سیستماتیک دین و مدرنیته است که در دنیای آمریکا تلاش شد که این چنین جهتگیری صورت گیرد که میتوانند دین را در ذیل مدرنیته به تمامه به کار گیرند. مقام معظم رهبری از این امر به استعمار فرانو یاد نموده است. در استعمار نو، استعمار به صورت آگاهانه به جنگ دین میآید و مظاهر دینی را از بین میبرد و این نوع در ایران ما در زمان خاندان پهلوی رخ داد؛ اما در استعمار فرانو، استعمار به صورت آگاهانه به سمت دین میآید و به دین اجازه بازیگری میدهد. لکن برنامه را به گونهای تنظیم نموده است تا دین ذیل سیاست قرار گیرد و مصادره شود. این رهیافتهای سکولار و اتحاد سیستماتیک دین جواب نداده است و امیدی که برای ما افق نوینی ارائه دهند، به همراه نداشته است.
ایشان در ادامه به این نکته اشاره نمودند که آیا رهیافتهای آخرالزمانی و فرامادی میتوانند در این وضعیت افق متفاوتی را طراحی کنند، جای تأمل وجود دارد و احتمالاً رهیافتهای آخرالزمانی بتوانند پاسخگو باشند. کسانی که در اینباره قلم زدهاند دو تقریر در مورد کرونا ارائه دادهاند: در تقریر اول کرونا را جزء عذابهای الهی و فتنههای الهی آخر تاریخ و مناسب با وضعیت ظهور میدانند. در تقریر دوم کرونا را از جنس عذابهای الهی نمیدانند؛ بلکه دو اصطلاح آخرالزمان اجتماعی و آخرالزمان خواسته الهی را طرح میکنند. آخرالزمان اجتماعی عرصه ظهور فتنهها است که فتنهها کار انسانها هستند؛ اما آخرالزمان خواسته الهی، عرصه ظهور عذابها است که عذابها خواسته خداوند هستند و کرونا را از جنس فتنه میدانند.
ریاست مؤسسه فتوح اندیشه معتقد هستند دو دیدگاه کلان در این بخش وجود دارد:
دیدگاه اول: روشنفکران؛
دیدگاه دوم: جریان انقلابی دیندار.
روشنفکران معتقد هستند که کرونا کلیت حیات اجتماعی ایران را به چالش کشیده است؛ همچنین میگویند که محور هویت اجتماعی در ایران دین است که کرونا آن را نشانه گرفته است. پرسش اصلی روشنفکران برای حیات اجتماعی، چگونه مدرن شدن است. در واقع آنها اصل ضرورت مدرن شدن را مفروض میگیرند و به تبع آن دین را به عنوان نهادی که جلو مدرنیته را میگیرد، محدود میکنند. در این تبیین روشنفکران، اضمحلال فرهنگی ایران از منظر غرب مفروض انگاشته شده است.
گزاره اول روشنفکران غربی این است که کرونا کلیت حیات اجتماعی ما را برهم زده است که به اضمحلال انقلاب فرهنگی منجر میشود. توصیف روشنفکران از کرونا این است که کرونا باعث بازگشت به دینداری سنتی شده است و برای دینداری سنتی سه ویژگی ذکر میکنند؛ ویژگی نخست غیرحکومتی بودن دین است. ویژگی دوم دینداری سنتی عاملپروری آن است و ویژگی سوم خود را در غالب خدمات اجتماعی به آسیبدیدگان قرار میدهد و طبعا این امر مستلزم فعال شدن گروههای فعال مدنی است.
دکتر رهدار در مقابل دینداری سنتی، دینداری حکومتی را مطرح میکنند و برای آن ویژگی ذکر میکنند که مهمترین ویژگی آن حکومتی بودن آن است. ایشان افزودند؛ روشنفکران معتقد هستند که دینورزی بعد از انقلاب، دینورزی حکومتی بوده و در نتیجه شاهد یگانگی دو کنش سیاسی و دینی هستیم.
گزاره دوم روشنفکران این است که آنان دینداری مداحمحور را مطرح میکنند؛ یعنی مراسمی وجود دارد که عالمان پای کار نیستند و کارآمدی آن دین پایین است.
آقای رهدار افزودند روشنفکران معتقد هستند که کرونا بر سر راه آینده دینداری در ایران چالشهای فراوانی ایجاد میکنند. از جمله اینکه کرونا هویت دینی و حتی مراسمات دینی را به یک دلتنگی فراگیر تبدیل میکند. چالش دیگری که کرونا بر سر دینورزی ایرانیان وارد میکند، این است که سرنوشت دینورزی خود را به فضای مجازی بسپاریم. چالش بعدی، این است که دینورزی در یک فضای مجازی بیفتد و فضای مجازی بار دین را نتواند تحمل کند.
تحلیل دینورزی در عصر کرونا از دیدگاه انقلابیون این است که نوع دینورزی ما در عصر کرونا میل به دینورزی انفرادی و فردی پیدا کرده است. مناسک لایه ظاهری دین را به نمایش میگذارند و چیزهای دیگری نیز وجود دارد که لایههای درونی دین را به نمایش میگذارند. دین بدون مناسک و مراسم امکان بقاء ندارد؛ اما به این معنا نیست که هرجا مناسک و مراسمی باشد، دین بقاء دارد. مراسم شرط لازم است و شرط کافی نیست. محتوا بسیار مهم است و ما معتقد هستیم که سبک دینورزی ایرانی، مراسم غنی از محتوا، روح و باطن است.
ایشان در ادامه گفتند ما معتقد هستیم برای اینکه دینورزی ایرانیان در وضعیت کرونا آسیب کمتری ببیند و با نشاط مسیر خود را ادامه دهد، در سطح مدیریت کلان کشور از ظرفیت دین در وضعیت کرونا و حتی معطوف به حل مسأله کرونا، غفلت نشود. در پاسخ به روشنفکران که معتقد بودند نباید دین را به فضای مجازی برد، خواهیم گفت که ضمن اینکه میپذیریم که فضای مجازی فضای اصلی برای دینورزی نیست؛ اما در مقام عمل نمیتوان فضای مجازی را نادیده گرفت. بلکه دین در همین فضای مجازی باید بروز و ظهوری را برای خود ایجاد کند و معتقدیم که دین اسلام تمام فرهنگها را دارا است و در آن فرهنگها تصرف میکند. برخی از دینداران معتقد هستند اینکه گفته میشود که فضای مجازی یک فضای ضددینی است، این فضای مجازی موجود بر ساخت فرهنگ ضددینی است. چرا که اگر فضای مجازی را دست دینداران قرار دهیم، فضای مجازی ضددین نخواهد شد. بهعبارت دیگر؛ میگویند: سرنوشت محتوم فضای مجازی ضددین بودن آن نیست. اگر اینگونه باشد، امید داریم در فضای مجازی تصرف کنیم و فضای مجازی را به نفع دین مصادره کنیم.
دیدگاهی ثبت نشده است.
نظر کاربران