16 ژانویه 2021 / ساعت: 19:51
شناخت تفکر غربی در رسانهشناسی
ایشان برای این منظور در ابتدا جایگاه مقدمیت شناخت اندیشه غرب در رسانهشناسی اسلامی اشاره نمود و بعدازآن به بنیاد اندیشههای غربی در شیوه تفلسف انسان غربی و بازگشت نظریات مدرن به یونان باستان پرداخت و ابراز داشت: در اولین گام شیوهی اندیشیدن انسان غربی، همان گامی است که در یونان طی شدن است و وقتی نظریههای معاصر رشته ارتباطات را بازخوانی میکنیم، میبینیم خود غربیها هم بنیادیترین نظریههای ارتباطات معاصر را به یونان برمیگردانند؛ همچنین ایشان به دو نظریه کلان «مکتب انتقال» و «مکتب تولید و مبادله معنا» در حوزه ارتباطات و بازگشت اینها به یونان باستان اشاره کرد.
گذار از تفکر فحصی به تفکر نقدی
وی در ادامه صحبتهای خود ظهور تفکر نقدی در دوران جدید را تحولی بر شیوه اندیشیدن انسان غربی و گذار او از تفکر فحصی به تفکر نقدی و کریتیک دانست و در ادامه به توضیح هر یک پرداخت و ابراز داشت که در تفکر فحصی انسان غربی بهدنبال فهم این بود که اصل و اساس عالم از چیست؟ ایشان به یکی از بنیانهای مطرح شده توسط انسان غربی ـ فیثاغورث ـ تحت عنوان عدد اشاره کرد و افزود که بر این اساس انسان غربی به این نتیجه رسید که میتواند عالم جدیدی بنا کند و همین کار را در عالم ویرچوآل ـ فضای مجازی امروزی ـ انجام داد.
بنیانهای تفکر نقدی و راه عبور و گذر از آن
ایشان در ادامه صحبتهای خود به سوبژکتیویته ـ بهمعنای اینکه من چقدر میتوانم عالم را بشناسم ـ و اومانیسم ـ انسانمحوری در عالم ـ بهعنوان بنیانهای تفکر نقدی اشاره کرد و گذار و عبور آن را تفکر قرآنی دانست و علت نیاز به این گذار را این دانست که اگر انسان غربی با روش تفکر نقدی بدون غرض، واقع را منعکس کند، این کافی نیست و ما به شناخت وظیفه خود نسبت به واقعیتهای خارجی هم نیازمندیم؛ لذا از میان تعابیر مختلف قرآنی در رابطه با مسئله شناخت از واژه فقه بهمعنای شیوهای از نظرورزی و اندیشیدن که نتیجه آن مشخص شدن و چگونگی عمل باشد، استفاده میکنیم.
فقه رسانه، فقهی اعم یا اخص
وی خاطرنشان کرد که این معنا، متفاوت از معنای فقه اصطلاحی امروزی است؛ چراکه فقه امروزی در تاریخ تفکر اسلامی، تضییق معنایی پیدا کرده و از معنای قرآنی خود خارج شده است و در مقابل حکمت قرار گرفته است درحالیکه در معنای قرآنی، فقه شامل عالمشناسی، آدمشناسی، هستیشناسی، جهانشناسی و انسانشناسی نیز میشود. ایشان در ادامه صحبتهای خود به این نکته توجه داد که وقتی از فقه رسانه، فقه ارتباطات و … سخن میگوید مرادشان کشف احکام جزئی و فردی نیست و اینچنین افزود: یعنی معنایش این نیست که آن نباید بررسی شود. فقهی که ما از آن صحبت میکنیم، فقه بهمعنای اعم است و اتفاقاً تا آن فقه اکبرِ رسانه انجام نشود، خیلی این فقه اصغرِ رسانه نمیتواند به ما کمک کند.
دو روایت از اندیشیدن انسان معاصر غربی
این محقق و پژوهشگر حوزه فقه و رسانه، در ادامه دو روایت از اندیشیدن انسان معاصر غربی را در قالب دو کتاب «تاریخ تحلیلی علم ارتباطات» و «نظریههای ارتباطات» توضیح داد و اینچنین بیان کرد که آقای راجرز در کتاب تاریخ تحلیلی علم ارتباطات با رویکردی شرححال انگارانه چگونگی ظهور علم ارتباطات و رسانهشناسی را در آمریکا توضیح میدهد و به آرا و نقش مهمترین نظریهپردازان رسانهای ـ آقای لاسول، لازارسفلد، کورت لوین، هارولد، وینر، شنون و ویلبرلانگ شرام ـ میپردازد و شکلگیری علم ارتباطات را مبتنی بر آرا داروین، فروید و مارکس میداند. همچنین استاد فروید و مارکس را نیز بیان دیگری از نظریه تکامل و تبار انسان، داروین در دو ادبیات روانشناختی و جامعهشناختی دانست و بیان کرد که در کنار اینها در این کتاب به نظریه وینر، روایت سابرنتیک ارتباطات نیز اشاره میکند.
ایشان در نقد نوع نگاه راجرز و این شیوه تفکر غربی که در این کتاب بیان شده است اینچنین بیان فرمود که این شیوه مبتنی بر تفکر غربی و فلسفه مدرن است و اگر بخواهیم به زبان آنها بیان کنیم، باید چرخش اساسی از فیزیک و متافیزیک ارتباطات به ترنس فیزیک ارتباطات و یا چرخشی اساسی از ریاضیات ارتباطات به الهیات ارتباطات رخ دهد. در میان این نظریهپردازها لاسول، لازاسفلد و کورت لوین، روانشناس هستند و مبتنی بر آرا روانشناسی مدرن؛ چه فروید و چه دکارت، هستند و از فرآیند تاثیرگذاری رسانه بر روی اذهان صحبت میکنند و نظریهپردازهایی مثل وینر، شانون و ویبر لانگ شرام مهندس هستند و از زاویه ریاضیات و مهندسی ورود پیدا کردند و نظریه یا مدل اولیه ارتباطات را ارائه کردند که همان مدل خطی ارتباطات که فرستنده و پیام و گیرنده است و آن را ارائه کردند؛ که بر اساس این نگاه طرفین پیام موردتوجه نیستند و فقط رسانه و فرهنگ پیام موردتوجه است. وی در ادامه اینچنین افزود که آقای جیمز کری میگوید مدل اساسی ارتباطات آمریکایی، مدل انتقال است و با همین مدل است که آمریکا ساخته شد و با همین مدل است که آمریکاییها کار میکنند. فهم اساسی انسان آمریکایی و فلسفهی پراگماتیسم همین مدل انتقال است.
این کارشناس حوزه فرهنگ و ارتباطات روایت دوم را به مقدمه کتاب نظریههای ارتباطات نوشته آقای پل کوبلی ارجاع داد و در توضیح آن اینچنین بیان فرمود که این کتاب تاریخ نظریهپردازی ارتباطات و رشته رسانهشناسی در غرب را بیان میکند و میگوید دو شاخه اساسی در رسانهشناسی مدرن ایجاد شد؛ نشانهشناسی و اثرشناسی یا مدل روانشناختی.
وی در ادامه صحبتهای خود به این دو شاخه اشاره کرد و ابراز داشت که شاخه نشانهشناسی ارتباطات، ریشه در آراء فلسفی پیش از سقراط و در واقع فلاسفه سهگانه افلاطون، ارسطو و سقراط دارد که تا دوره قرون وسطی امتداد پیدا کرده است. همچنین وی اشاره کرد که شاخه اثرشناختی همچنین است و از «لاسول(هارولد لاسول، استاد آمریکایی علوم سیاسی و نظریهپرداز ارتباطات)» و «لازارسفلد(پاول فلیکس لازارسفلد، ریاضیدان و جامعهشناس اتریشی)» و «کورت لوین» بهعنوان پدران بنیانگذار این شاخه از رسانهشناسی نام برد و ریشه نظراتشان را بخشی بر فیلسوفان پراگماتیست آمریکایی و بخش دیگری در آراء داروین، فروید و مارکس استوار دانست.
سنتهای هفتگانه غربی
ایشان در جمعبندی نظریات مختلف ارتباطات در غرب به دستهبندی آقای کریگ در مقاله معروف «ارتباطات بهمثابه یک حوزه و میدان(Communication as a field)» از درکهای متفاوتی که در حوزه ارتباطات وجود دارد، اشاره کرد و دستهبندی را اینگونه بیان فرمود: سنت سخنوری «Rhetoric»، سنت نشانهشناسی «Semiotics»، سنت روانشناسی اجتماعی «social Psychology»، سنت فرمانشناختی «Cybernetics»، سنت پدیدارشناختی «Phenomenology»، سنت فرهنگی ـ اجتماعی «Sociocultural» و سنت انتقادی «Critical».
وی این شاخه از علم مدرن را مبتنی بر درخت دانش انسان غربی دانست و ابراز داشت که هر یک از این سنتها ارتباطات و رسانهشناسی را یکجور معنا کردهاند و برای هرکدام از شیوههای اندیشیدن خودشان، نظام واژگان خاص و ترمینولوژی خاص ایجاد کردهاند و نتیجه این تنوع در نظریهپردازیها پاسخهای متفاوت در قبال سؤالات و مسئلههای گوناگون حوزه رسانه و ارتباطات شده است.
لازمه سنت اجتماعی اسلام در مقابل سنتهای هفتگانه غربی
نویسنده کتاب درآمدی بر ارتباطات جمعی از منظر اسلام؛ الگوی رسانه مطلوب، لازمه اخذ سنت اجتماعی اسلام را گفتوگو مستمر با سنتهای مختلف غربی و تحلیل و بررسی آنها دانست و به این نکته اشاره کرد که در مقابل تفکر غربی که این سؤال را مطرح میکرد که من تا کجا میتوانم بدانم، این سؤال را مطرح کنیم که من چه مسئولیتی در مقابل عالم دارم.
بدیلهای اسلامی در قبال اصطلاحات و دانشهای غربی
این استاد گرانسنگ در ادامه صحبتهای خود به بدیلهایی که در مقابل دانشهای غربی از اسلام میتوانیم استخراج کنیم اشاره کرد و برای نمونه بیان فرمود که در تفکر دینی میتوانیم در مقابل دانش رسانهشناسی، دانش آیهشناسی داشته باشیم و یا در مقابل واژه سوسایتی و دانش جامعهشناسی اجتماعی، میتوانیم از تعبیر امت و دانش علم الامه یا فقه الامه را داشته باشیم.
وی خاطرنشان کرد که قابلیت این جایگزینیها وجود دارد؛ اما مشروط به همان کاری است که غربیها انجام دادهاند. همچنان که ذهنهای قدرتمندی در کنار این واژگان توقف کردند، یا به تعبیری دور این واژگان طواف کردند و این واژه را به یک اصطلاح و پیامدش یک دانش تبدیل کردند، وقتی واژگان اسلامی این قابلیت را پیدا میکنند که مغزهای متفکر اسلامی در کنار واژگان وقوف کنند و این واژگان را به ترم، اصطلاح و سپس دانش تبدیل کنند. همچنین اضافه فرمود که فقه رسانهای که از آن صحبت میکنیم، توسط چنین دانشهایی ایجاد میشود و الا فقه رسانه ما محدود به همان فقه مصطلح حوزوی که مشخص کردن احکام جزئی کنشگران رسانه است، میشود.
نظریه میثاق ایتمانی، جایگزین نظریه عقد اجتماعی
این محقق و پژوهشگر حوزوی در راستای صحبتهای خود به توضیح کتاب «دین الحیاء من الفقه الائتماری الی الفقه الائتمانی» نوشته دکتر طه عبدالرحمن، اندیشمند مراکشی اشاره میکند و از مقدمه این کتاب با عنوان «المدخل العام: المیثاق الائتمانی بدلاً مِن العقد الاجتماعی» اصول این نظریه را به شکل کلی بیان میکند.
ایشان در توضیح این کتاب اینچنین ابراز داشت: یکی از بنیانهای تغییر روششناختی مبتنی بر مبنای هستیشناختی و انسانشناختی است و چون بنابر نگاه اسلامی و قرآنی انسان فقط در یک عالم زندگی نمیکند؛ بلکه در دو عالم همزمان زندگی میکند؛ لذا فصل اول کتاب «الانسان بین الإدراکین الملکی و الملکوتی» است، یا در فصل بعدی چون نگاه، نگاه دینی و مبتنی بر سیر اسماء و صفات الهی است، فصل دومش ناظر به «الاسماء الحسنی اصلاً لِلقِیَم الاخلاقیه» است. تا بقیهاش که ناظر به شیوه نگاه و اصول النظر الاسلامی است.
ایشان مواجهه و نگاه غربیها را به دو دسته تقسیم کرد و دسته اول را نگاه ابزاری دانست و دسته دوم را نگاهی فراتر و فرهنگساز دانست و در ادامه به این نکته اشاره کرد که چون اینها درکشان از عالم و آدم درک این جهانی است، همه نظریهپردازیهایشان ناظر به رسانهای است که انسان در دنیا از آن برخوردار است.
وی در ادامه به این نکته اشاره کرد که نظریاتی در مورد طی گامهای انسان از حالت طبیعی به زندگی مدنیت وجود دارد که برخی این انتقال را مربوط به ایجاد زندگی شهری و برخی دیگر مربوط به اختراع خط و زبان دانستند. همچنین در باب وب یا بد بودن هر یک از این دورهها اختلافنظرهای بسیار زیادی وجود دارد.
سیر از فطرت به دین، جایگزین سیر از طبیعت به فرهنگ
حجتالاسلاموالمسلمین اسلامیتنها در نقد نظریات غربی اینچنین گفت که مفروض بنیادینِ این نظریات این است که انسان از حالت طبیعی به حالت مدنی خارج میشود و در این خروج، تمدن، فرهنگ و پا گذاشتن به دنیای مدرن و تمدن مدرن این مسیر استمرار پیدا میکند.
وی در نقد این نظریات گفت:
کرونا و خطر هبوط مضاعف به عالم اعتبارات مجازی
وی در ادامه صحبتهای خود به مقالهای از کتاب آزمون کرونا اشاره میکند و میگوید از یکی از اساتید تحلیلی دیدم در رابطه با این موضوع که نکند دوباره اشتباه کنیم و هبوط دیگری را تجربه کنیم. بههرحال یکبار اشتباه کردیم و از عالم ملکوت هبوط کردیم به عالم ملک و وارد جهان اعتبارات شدیم. … نکند دوباره اشتباهی اساسی کنیم یا یک گناه بنیادین دیگر، درجهای دیگر هم هبوط کنیم و از عالم اعتبارات به عالم اعتبارات مجازی برویم.
انسان شهید در برابر انسان شهیر
نویسنده کتاب همشناسی فرهنگی؛ الگوی قرآنی ارتباطات میان فرهنگی، به اوج انسان رسانهای شده، یعنی سلبریتی یا انسان شهیر و اوج انسان مسلمان، یعنی انسان «شهید» اشاره میکند و تقابل اساسی بین آرمان این دو عالم را بین شهید و شهیر بیان میکند. ایشان به مشکلات و معضلات فرهنگی که در این تغییر ایجاد میشود توجه داد و افزود: انسان مدرن شهادت خدا را، دیدن خدا را برداشت بهجای آن دیدن انسان را گذاشت حالا انسان یا به شکل کنشگر آن یا به شکل ساختارشی؛ یعنی بهجای الشهادت الالهیه، الشهادت الانسانیه گذاشت.
نظریه میثاق اجتماعی، انتقال از وضعیت اختیان به وضعیت ائتمان
وی به این نکته اشاره کرد که اگر نظریه عقد اجتماعی فرآیند انتقال از وضعیت طبیعی به وضعیت فرهنگی را شرح میکند، نظریه میثاق اجتماعی فرآیند انتقال از وضعیت اختیان به وضعیت ائتمانی را توضیح میدهد.
ایشان به این نکته اشاره میدهند که جناب عبدالرحمن در کتاب خود درصدد جعل اصطلاح در مقابل نظریات غربیهاست و واژه اختیان را در ترجمه سکولاریسم بهکار میبرد و در ادامه استاد به وجه این نامگذاری در ائتمان میپردازد.
راهکار عبور
این استاد گرانقدر به این نکته در مقدمه کتاب عبدالرحمن اشاره میکند: تا کنشهای روزمره انسان مسلمان را باز نکنیم، نمیتوانیم نظریهی ارتباطات داشته باشیم. به همین دلیل است که میگویم که برگردیم ببینیم غربیها چگونه نظریهی ارتباطات درست کردند. ایشان بازگشت غربیها به یونان باستان را در همین راستا بیان نمود و ابراز داشت که ارتباطات اسلامی هم باید از کنشهای بنیادی انسان مسلمان شروع شود و اشعاری که قرآن از آن یاد میکند همان اشعاری است که در روزمره زندگی انسان مسلمان دستور شده است؛ همان شهادتی است که ما داریم هرروز آن را تکرار میکنیم.
وی راهکار بازگشت به جامعه ایمانی را بازگشت از وضعیت اختیان به ائتمان دانست و ابراز داشت که فقیه ائتماری فقط برای خود وظیفه بیان حکم را متصور است؛ منتها فقیه ائتمانی دغدغه استعمال و طلب عمل را هم دارد؛ یعنی فقیه ائتمانی مثل استاد اخلاق، مربی هم است.
چالشهای اخلاقی انسان مدرن؛ تفرج، تجسس، تکشف
استاد اسلامیتنها افزود که این مقدمهی کتاب ایشان بود که خیلی خلاصه آن را شرح دادم و در ادامه بسیار کوتاه به جلد دوم پرداخت و اینچنین ادامه داد که در جلد دوم به چالشهای اساسی اخلاقی که انسان مدرن با آن روبهرو شده است اشاره میکند و آنها را به سه دسته تقسیم میکند:
وی در ادبیات فقهی این سه چالش را به تجسس، تکشف و تفرج تعبیر میکند و به بیان راهکار مبارزه با این مفاسد اخلاقی انسان معاصر میپردازد و راهکار را تبدیل انسان متفرّج را تبدیل به مُشاهَد، متجسس را تبدیل به شاهد و متکشف را تبدیل کنیم به مشهود کنیم که هر سه این راهکارها مبتنی بر اسم شاهد است؛ یعنی مبتنی بر نظریه شهادت و مبتنی بر رویکرد و بازخوانی انسان بر اساس اسم شهید الهی است و طبیعتاً این نوع نگاه نظام اصطلاحاتی خود را ایجاد کرده است.
ایجاد نظام اصطلاحات و بازاندیشی تراث علمی، دو مقدمه تولید علم
ایشان در بخش پایانی صحبتهای خود به تولید اصطلاحات جدید و متناسب با فقه و بازخوانی و بازاندیشی تراث اسلامی بهعنوان لازمه تولید علم و اصلاح جامعه اسلامی اشاره کرد و در پایان به مدت یک ساعت به سؤالات شرکتکنندگان مجازی و حضوری پاسخ داد.
دیدگاهی ثبت نشده است.
نظر کاربران